اهورا جاناهورا جان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

اهوراي بي همتاي ما

رنگین و شیرین, مثل دو سالگیت

اهورای دلم! پسرک سرتاپا نمک من! تولد امسالت هم با خواهری برگزار شد. یه تولد کوچولوی خودمونی خونه مامان بزرگی. البته توی تولد نیروانا که برای سورپرایزش دوستای مهدکودکش رو دعوت کردیم هم برای تو شمع گذاشتیم و تو هم فوت کردی. همین برای تو کلی شادی و شوره. که کلی بادکنک بگیری دستت و گرومب گرومب بکوبونی به هم و باهاشون بدوی و خوش باشی. که چندین بار شمعای روی کیک رو فوت کنی و بازم بگی "دوبایه". که انگشتت رو توی خامه هاش فرو کنی و بیاری بیرون و تا ته حلقت رو شیرین کنی.  تجربه ی مادرانگیم بهم میگه بذارم چند سال دیگه که حسابی مستقل شدی و دوست یافتی و شادمانگی های اینچنینی رو پشت سر گذاشتی برات تولد مستقل بگیریم و بازم یه جور دیگه شادی کنی,د...
22 آذر 1395

دومین دور اهورایی

عزیزکم, پسرک مامان با اون دو تا مردمک سیاه و درشت چشات که هر وقت عمیق نگاهش میکنم مث مثلث برمودا در خودش میکشدم, پسرک با احساسم که یه وقتایی با بوسه های آبدارت غافلگیرم میکنی و به اوج می بریم, شیرین بیان کوچولوی من با اصطلاحات و اشارات منحصر بفردت, منبع انرژی ناتمام خونه, نمیدونم با وجود داداش مزدایی که شاید خیلی زود آغوشم رو برات تنگ کرد و گاهی تنها از آن خود, حق دو سالگیت رو کامل ادا کرده م یا نه, ولی هر چی که هست عشق عمیقی که به تو دارم پایان ناپذیر و خاصه. یه حسی بهم میگه تو کپی من هستی و خب کیه که از داشتن یکی عین خودش به خودش نباله.  دو سال پیش حوالی همین لحظه ها با یه شور و ولوله پریدی تو آغوشم, درست مثل همین حالاها که یهویی ...
14 آذر 1395

علم واسطه آوری و استاد اهورا

اولین بار با اون هزارپای بامزه که قد خودته شروع شد. خیلی دوست داری بازی cut the rope موبایل بابایی رو, که دستت بگیری کلیپاشو ببینی یا ناناجون بازی کنه و طناب پاره کنه نیگا کنی. وقتی بابا گفت دیگه کافیه و تعطیل, از بس دلت میخواست ادامه بدی, اون دوگوله ی نازنینت اینقدر ظریف و زیبا راه حل ارایه داد که بابا که هیچ, منم دربست تسلیمت شدم. هزارپا رو ورداشتی آوردی نزدیک موبایل و به بابا میگی "کرم گوم گوم دوس دایه"  از اون به بعد کاربری هزارپاهه عوض شده, بماند, بقیه ی عروسکا هم میتونن بجای کرم نقش ایفا کنن. دیگه یه راهی پیدا کردی که هم اگه یه چیزی رو خیلی دوست داری بخوری و ما منعت میکنیم که دیگه بسه بازم بتونی بخوری و هم اگه چیزی رو دوست نداری...
12 آذر 1395

چرخ گردون

مدت مدیدیه که حسابی به چرخ و چیزای چرخیدنی توجه ویژه داری. از چرخ ماشین, موتور و دوچرخه گرفته تا پنکه و فن و فرفره و... سوار ماشینات که میشی خودت رو کج میکنی پایین ببینی چه جوری میره و ارتباط بین چرخیدن چرخ وحرکت ماشین رو کشف کنی. ماشینای ریز و درشتت رو وارسی میکنی و چرخاشون رو با دست میچرخونی, زمین میذاری هول میدی, یا از سرسره سرمیدی. و هی لفظ میایی که "خودش میچرخه." حالا یه بار یه ماشین مک کویین پولیشی که برای یادگاری تولد چهار سالگی آوا جون ازش هدیه گرفتی رو هی از سرسره سرش میدادی میگفتی "خودش نمیچرخه!!! "دقت کردم ببینم جریان چیه که خب دیدم در واقع اون ماکت یه ماشینه و چرخاشم چسبیده بهش!   ...
7 آذر 1395
1